|
|||||||||||
برای منی که 8 سال از زندگیم را صرف تحصیل جهانگردی و هتلداری کردهام، شاید اغراق نباشد اگر بگویم تقریبا هر روز صبح با این فکر از خواب برمیخیزم که کجای کار میلنگد که ما همیشه از دور به تماشای کشورهای توریست پذیر مینشینیم ؟ چرا هیچ وقت منابع بالقوهمان در گردشگری بالفعل نمیشود ؟ مگر ما چه کم از همین کشورهای همسایهمان داریم که دبی، ترکیه، ارمنستان، آذربایجان هم نمیشویم ؟ در کنار تمام ادعاهایمان از قبیل چهارفصل بودن، تنوع زیستی، جاذبههای تاریخی، طبیعی و . . . که برخی مواقع دچار زیادهگوییهایی مانند این "از لحاظ جاذبههای تاریخی و توریستی جزو ده کشور و از لحاظ جاذبههای طبیعی جزو پنج کشور اول دنیا هستیم" نیز میشویم ( که من هرچه گشتم چنین لیستی پیدا نکردم ! لطفا اگر میشناسید به من هم بگوئید، تازه اگر چنین چیزی هم باشد بعید میدانم ما چنین رتبههایی داشته باشیم ! ولی در وضعیت مناسب ما هم شکی نیست ) ، حتما حلقه مفقودهای این وسط هست که ما را از اتصال به بازار جهانی گردشگری منع میدارد . با تجربه ناچیز این چند سال اگر بخواهم مشکلات جهانگردی را در قالب یک مقاله سردبیری بسیار کوتاه بیان کنم ( که شرح مفصل آنها کتاب لازم است )، می توانم این مشکلات را به دو دسته خرد و کلان تقسیم بندی نمایم . عنوان خرد را برای مشکلات داخلی عمدتا برخواسته از متن جامعه میدانم و مشکلات کلان را کوتاهیهای دولت در فعالیتها بویژه از نوع برون مرزی . در بحث کلان مواردی مانند تبلیغات سوء عمدتا ناصحیح و در مواردی صحیح که بر علیه کشور ما در جهان صورت میپذیرد سالهاست کانون توجه است حکایت ما در این زمینه همان حکایت معروف شخصی است که به دوستش گله برده بود از اینکه هرکی هرچی گم میکنه سراغ من میاد از قضای روزگار گم شدش پیش منه ! به ما میگن خلاف سیاستهای جهانی شنا میکنیم، مگر نمیکنیم ؟ مگر نه اینکه در طی چند سال اخیر هرجا چیزی محکوم شد ما حمایت کردیم، هرگاه هم مسئله مورد حمایت همه بود ما محکوم کردیم ! مگر نه اینکه تحریم شدیم هراجلاسی راهمان ندادند بدلش رو خودمان ساختیم ؟ مگر نه اینکه چهره نامقبولی از خودمان ارائه دادیم ؟ حال بماند که هیچ تلاشی هم برای اصلاح تصاویر به غلط ارائه شده هم انجام ندادیم . بستن راه برای کمپانیهای بزرگ و معتبر گردشگری و هتلداری نیز مشکل دیگر ما در سطح کلان است ( هر چند در پارهای از موارد راه هم باز بوده اما به دلیل تحریمها هیچ شرکتی تمایل به سرمایهگذاری نداشته ) شما کدام زنجیره بینالمللی هتلداری را میشناسید که در ایران هتلی داشته باشد ؟ کدام بانک مطرح جهانی ؟ کدامیک از شرکتهای معتبر کارتهای اعتباری ؟ اجاره ماشین ؟ درست است که مشاغل جهانگردی عمدتا تا 90 درصد از نوع کوچک و متوسط هستند، اما همین 10 درصد باقی مانده از غولها هستند که پای توریستها را به کشوری باز میکند . نبودن پروازهای منظم و کافی بین شهرهای توریستی و حتی نزدیک از موارد دیگر کلان میتواند باشد ، از کرمان به یزد، از شیراز به اصفهان به کرمان به یزد به تبریز و . . . پروازهایی با حجم مسافر کم اما برنامهریزی شده ، تقاضای داخلی هم جوابگوی این خطوط است چه برسد به توریستیش، حتما تحریم قطعات هواپیما و گران بودن تعمیر و نگهداری و نبودن هواپیماهایی با برد کوتاه دلایلی هست که از سوی مسئولین تحویل میگیریم، ما کشور وسیعی داریم، نمیتوان با اتوبوس همه جای آن را گشت ! مسئله عدم ساماندهی تعطیلات و نبود روزهای جشن و فستیوال ملی به صورت برنامهریزی شده ( عید نوروز، یلدا، سالگردهای مهم، اعیاد مذهبی و . . . همه بهانه خوبی برای چنین مراسمی هستند ) منطبق بر تقویم جهانی . ر مورد مسائل اقتصادی موارد بسیاری مطرح است که این مقاله مجال بیان همه آنها را فراهم نمیآورد، اما یک نکته قابل توجه و تامل نیز وجود دارد که بیان آن خالی از لطف نیست، با نگاهی به گزارشات سازمان جهانی جهانگردی سازمان ملل بین سالهای 2001 تا 2009 میلادی در مییابیم که ده کشور اول دنیا در جهانگردی اعم از درآمد یا تعداد گردشگر ورودی ( ایالات متحده، فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، چین، ترکیه، آلمان، استرالیا و . . . ) همه از کشورهای توسعه یافته و یا تازه توسعه یافته هستند ( بجز برخی انگشت شمار استثناها ) و این مطلب نکتهای را به ذهن متبادر میسازد که احتمالا همبستگی مثبتی بین وضع اقتصادی کشورها و میزان توریستپذیزی آنها وجود دارد، که این حوزه جای تحقیقات گستردهای برای علاقهمندان و دانشجویان پایاننامه بدست بدون موضوع فراهم میآورد . قوانین دست و پاگیر در حوزه جهانگردی و ویزای نسبتا گران ایران برای سایر کشورها . عدم وجود هزینه/فایده در تصمیمگیریهای مسئولین؛ دراین که انرژی هستهای صلح آمیز حق مسلم ما است شکی نیست، اما به چه قیمت و از چه راهی به آن میرسیم جای سوال دارد، ما مشغول مطرح کردن ایران بعنوان یک کشور ناامن از لحاظ داخلی ( درگیریهای و اعتراضات انتخاباتی ) و جنگ طلب در منطقه و جهان هستیم ؛ طبق نظریه صلح دموکراتیک کانت که در کتاب برنامهریزی و سیاستگذاری گردشگری ایدگلز و دیگران نیز به آن اشاراتی شده است، صلح و دوستی در بین کشورها نیازمند شناخت دو سویه و درک متقابل است که جز با احترام به حقوق فردی و حقوق دیگران میسر نیست، لذا گردشگری علاوه بر مهیا کردن این درک متقابل فقط در محیطهایی رشد مییابد که در آرامش و پایداری قرار دارند و به تحکیم این آرامش و پایداری کمک شایانی میکند، آرامش و پایداری شاید همان فاکتورهایی هستند که سالهاست از عرصه داخلی و خارجی این کشور رخت بر بسته است . از مسائل خرد هم میتوانم مواردی چند بغرنجتر بر شمرم، هر چند در این مسائل نیز نقش دولت کتمان ناپذیر است اما ریشه اصلی این سری مشکلات ردپایی در خود جامعه دارد : رواج دروغ در جامعه که همین مورد به تنهایی برای به فنا کشیدن جامعهای کافی است . |