نگارنده: جلایر خلیل زاده (درباره)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چو ده گفتیم ، نگفتیم بیست !
در بررسی تاریخ فرهنگ و تمدن ایران قبل و بعد از اسلام به چهره هایی بر می خوریم که با ظهور و ایفای نقش انسانی خود گامهایی نه تنها در راه تمدن ایران بلکه خدماتی بی نظیر در تمدن جهانی برداشته اند که شمار آنها در گاه شمار تاریخ بیشمار مینماید ، در مجالی برای معرفی آنها ده چهره را از بین سی نفر از این افراد که در نظرم اولی تر از بقیه قرار داشتند تلخیص کردم سعیم بر این بود تا از هر عرصه ای شخصی را بدون غرض انتخاب کنم بدیهی است که بخاطر خدمات بی نظیر هنرمندان ایرانی در عرصه شعر بسیاری از بزرگان از قلم افتادند ، در نهایت افراد ذیل انتخاب شدند ( توالی تاریخی ) :
زرتشت، کوروش، مانی و مزدک، فردوسی، ابن سینا، خیام، خواجه نصیرالدین طوسی، شاه اسماعیل صفوی، امیرکبیر، مصدق
بدیهی است که جای نامهایی چون داریوش کبیر ، انوشیروان ، شاه عباس کبیر ، کریم خان زند ، نادرشاه ، زکریای رازی ، خواجه نظام الملک ، ابوریحان بیرونی ، شیخ فرید الدین عطار نیشابوری ، رودکی ، فرابی ، ملک شعرا بهار ، حافظ ، سعدی ،کمال الملک ، اخوان ثالث ، مولانا جلال الدین رومی ، پروین اعتصامی ، پروفسور حسابی ، ستارخان و . . . در این لیست بسیار خالی است ، که در فرصتی دیگر بدان می پردازیم.
اما برای آغاز بحث بهتر است با توجه بعنوان بحث از تعریف فرهنگ آغاز کنیم :
فرهنگ را در ویکی پدیا چنین تعریف می کنند : فرهنگ مجموعه ای از باورها و رفتارهای گروههای انسانی است . در تعریف دیگری آمده است : کلیت شیوه های پنداری و گفتاری و کرداری را فرهنگ می گویند ( مشیری بهرام ) . همچنین : فرهنگ مجموعه دستاوردهای مادی و غیر مادی بشر است ( دانشنامه اینکارتا ) . و با توجه به اینکه معماری و خط و آداب و رسوم ایرانیان قبل از اسلام را در کنفرانسی جدا تا حدودی بررسی کرده ایم در این فصل فقط به بررسی مشاهیر می پردازیم .
زرتشت
در یک نگاه:
زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیَسنا و سراینده گاثاها کهنترین بخش اوستا است.
زندگی نامه
زمان ظهور زرتشت، با همه پژوهشهای دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پرده ابهام است. زادروز زرتشت را در فاصلهی میان ۶۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح گفتهاند. معروف است که زایش زرتشت در روز ششم فروردین بودهاست اما در متون پهلوی مانند گزیدههای زادسپرم، فصل ۲۵، زایش زرتشت در آخرین روز اسفند و هنگام نوروز یاد شده است. درباره تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد.
روایات ایرانی، که برپایه منابع پهلوی مانند بندهشن و ارداویرافنامه تکیه دارند و پس از زوال نفوذ آیین زرتشت نوشته شدهاند، زایش زرتشت را سه قرن پیش از اسکندر مقدونی میدانند . این روایت به وسیله بیرونی و مسعودی و دیگر نویسندگان اسلامی پایدار ماند و تا قرن گذشته نیز اعتبار خود را حفظ کرد .
ارسطو و اودوکسوس و هرمی پوس نوشتهاند که زرتشت پنج هزار سال پیش از جنگ تروا میزیسته است. دیوجانس لائرتیوس نیز به روایت از هردمودروس و کسانتوس همین دیدگاه را بازگو کردهاست. صراحت و قطعیتی که روایات سنتی به تثبیت دوره زندگی زرتشت در سیصد سال پیش از اسکندر دادهاند، سبب شد که بعضی خاورشناسان، نظیر: یوستی، گلدنر، وست، و ویلیامز جکسون این تاریخ را تقریباً نزدیک به تحقیق بدانند.از آنجا که بیشتر پژوهشگران طرفدار تاریخ سنتی، مبنای کار را روی مقارن بودن زرتشت با ویشتاسب، پدر داریوش و براساس زمان حمله اسکندر به ایران قرار دادهاند، نتیجه کار آنها یکسان است. چنان که هرتل و هرتسفلد که از شباهت اسمی استفاده کرده، پدر داریوش را با ویشتاسپ یکی دانستهاند، ناگزیر، زمان زرتشت را سال ۵۰۰ پیش از میلاد میپندارند.
البته زمان پیدایش آیین زرتشتی، چندان در روایات سنتی پهلوی قابل اعتماد نیست. چون، با توجه به این که همه مورخانی که زمان زرتشت را بین شش تا هفت هزار سال پیش از میلاد ذکر کردهاند، در عهد هخامنشی و یا در دوره اسکندر میزیستند، اگر زرتشت در دوران هخامنشیان ظهور میکرد، باید آنها از آن اطلاع میداشتند. حتا ادعا شدهاست که اودُخوس و برخی دیگر، ۲۱ نسک اوستا را هم مطالعه کرده بودند. با این وجود، چطور ممکن است هردودت، مورخ سرشناس یونان که مقارن داریوش بزرگ میزیستهاست، از معاصر بودن زرتشت و پدر داریوش، آگاه نبوده باشد و یا اگر بوده، در امر به این مهمی به سکوت گذرانده است؟بنابر این، اصرار دانشمندانی مانند، هنینگ، هرتسفلد، هرتل و زهنر روی این مسأله قانع کننده نیست.
از سوی دیگر، کسانی چون وندیشمن، ویلیام گیگر، تیل، الدنبرگ، بارتولومه، ادوارد مایر، کریستن سن، مری بویس، ابراهیم پورداود و شاپور کاووسجی روایات سنتی را از همه جهات با دلایل قاطعی رد کردهاند. از این پیامبر ایرانی در یشتهای کهن سخن میآید که در «ایرانویج (اَریّانَ و یَوچَه)» در ساحل رود «دائیتی» در سرزمین قبایل ایرانی زاده شد. در زامیادیشت زیستگاه زرتشت را در ناحیه ئی میداند که در آن دریاچه «کوسَویّ» (که ممکن است همان دریاچه هامون باشد) است.
به هر تقدیر ناحیه «ایرانویج» گاه خوارزم پنداشته میشود و گاه آن را آذربایجان و بعضاً به سبب مراسمی مذهبی که در ستایش «اَرُدویسورااناهیتا» میشود آن را در سیستان ذکر کردهاند.همچنین هندشناسانی مانند مایکل ویتزل سرزمین اصلی وی را کوهستانهای سرد افغانستان مرکزی دانستهاند .اما در یسنا اشاره می شود که زرتشت یا بزرگترین رهبر روحانیت زردتشتی در جایی به نام "رقا" دفن است بندهشن این "رقا" را همان ری می داند در قرن ۱۰ میلادی نویسنده ایرانی محمد الشهرستان که اصلیتش از ترکمنستان بود پیشنهاد کرد که پدر زردتشت از آتورپاتکان و مادرش از ری بوده است . در هر صورت زرتشت از سرزمینی کهنی برخاست که مردمانش آریایی بودند.
در زادسپرم ، زادگاه زرتشت در مکانی در چیچست در نظر گرفته میشود. چیچست، در اوستا، نام دریاچهای اسطورهای در شرق ایران است.
مسعودی ضمن بیان سلسله نسب زرتشت، جد پدری زرتشت را فردی به نام پورشسف دانستهاست. مادر او دُغدو و پدر وی پوروش اسپ نام داشتند. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان (زرتوشتره سپیتامه) بود. پوروشَسْب اِسپَنْتْمان مردی دانشور و درستکار بود. دغدو دختر فریهیمرَوا از خاندانی نژاده و دینور بود. حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو پنج پسر بود و زرتشت سومین آنهاست
زرتشت سه بار ازدواج کرده بود. نام زن نخست و دوم او ذکر نشده است؛ زن سوم او هووی نام داشته، از خاندان هووگوه و بنابر روایات سنتی دختر فرشوشتره (فرشوشتر) بودهاست.
زن نخست او پسری به نام ایسَتواسْتَرَه و سه دختر به نامهای فرینی و ثریتی و پورچیستا داشت. در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد میکند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسپه (جاماسب) مینامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نامهای اورْوْتَتْنَرَه و هْوَرْچیثْزَه به دنیا آمده؛ و ظاهراً از زن سوم فرزندی نداشتهاست. نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیوی مانگهه (میدیو ماه) بود، که فروردین یشت از او نام میبرد. وی در روایات سنتی، پسر عموی زرتشت به شمار آمدهاست هر یک از فرزندان زرتشت وظایفی عمده بردوش داشتند. به عبارت دیگر پسر ارشد او نخستین موبد موبدان، پسر دوم نخستین رئیس و افسر رزمیان و پسر سوم، رئیس طبقه برزیگران بودهاست لفظ اشو که به معنی مقدس روحانی و جسمانی راستی و درستی است و در اوستا زیاد آمدهاست صفت یا عنوان پیغمبر میباشد. به طوری که در اکثر جاهای اوستا آمده صفت اشو از جانب اهورا مزدا به زرتشت اختصاص یافته و دیگر مقامی بالاتر از آن نیست که آفریدهای از جانب آفریدگار بخشنده، به خطاب اشوئی مخاطب شود. اشوزرتشت را از دودمان مهآبادیان نامیدهاند
زرتشت در سن ۷۷ سالگی در روز خور یا یازدهم اردیبهشت ماه (به نقل از متن پهلوی زادسپرم) در نیایشگاه بلخ بدست یک تورانی به نام توربراتور کشته شد فحوای کلام شاهنامه فردوسی دلالت بر مرگ توأم با خشونت زرتشت، در هنگام حمله ارجاسب به بلخ، در این شهر میکند
زرتشت در هنگام یورش ناگهانی قبایل تور در بلخ به دست یک تورانی کشته شد. در کتابهای پهلوی نام قاتل وی توربرادروش یادشدهاست.
زرتشت چنین گفتهاست: «سخنها را بشنوید و با اندیشه روشن در آنها بنگرید و راهی را که باید در پیش گیرید برای خود برگزینید، از آن دو مینوی همزادی که در آغاز آفرینش در اندیشه و انگار پدیدار شدند، یکی نیکی را مینمایاند و دیگری بدی را؛ و میان این دو، دانا راستی را برمیگزیند و نادان دروغ را» وی در الهامهای خود گیتی را ستیزی کیهانی بین اشا (درستی-برای توضیحات بیشتر توضیحات را ببنید) و دروغ میبیند.مفهوم اصلی اشا (که بسیار ظریف و تفسیر آن فقط به طور مبهم ممکن است) بنیاد تمام عقیدههای دیگر زردتشتی مانند اهورامزدا٫ خلقت ٬ وجودیت ٬ و اراده آزاد است.این مفهوم بزرگترین اهدایی است که زردتشت به فلسفه دینی کردهاست. دلیل آفرینش انسان مانند دیگر آفرینشها نگهداری از درستی است.این هدف با مشارکت زنده در زندگی و گفتار ٬ پندار و کردار نیک دست یافتنی خواهد شد. عنصرهای فلسفه زردتشت از طریق تاثیر آن بر یهودیت و افلاطون گرایی میانی وارد فلسفه غرب شدهاست و به عنوان یکی از نخستین وقایع کلیدی در پیشرفت فلسفه شناخته میشود .
منبع
وب سایت دانشنامه آزاد ویکی پدیا ، بازدید در تاریخ 5 آبان 1387 .شط